زندگی را شاید این طور باید فهمید
زندگی شاید مردن یک پروانه در مرداب باشد
زندگی شاید روز شدن شب ها باشد
زندگی شاید چشمان معصوم یک بچه رو به تجلی ظهور مادر باشد
زندگی شاید عمر جاوید یک رود باشد
زندگی شاید خنده ی تلخ یک بیمار به تخت سبز مرگ باشد
زندگی شاید جاری شدن باشد به سوی مرگ
زندگی شاید هیچ شدن در هست باشد
زندگی شاید از یاد نبردن ، یاد برده هاست
زندگی شاید تجلی یک نگاه به دستان منتظر باشد
زندگی شاید برآمدن خورشید از مغرب باشد
زندگی شاید یک صبح جمعه باشد.......
زندگی شاید یک غروب دل انگیز با گونه های خیس شبنم باشد
زندگی شاید ظهور آن غایب همیشه حاضر باشد
السلام علیک یا اباصالح المهدی
زندگی شاید...............
زندگی جاریست.....
سلام ایول اوا از همه قالب جدید مبارک
ساده و خوشگل
متن توپی هم بود خوشمان آمد
زندگی شاید همین لحظه ای بود که من این را نوشتم
بازم میام پیشت
یا علی
شبهای دراز بی عبادت چه کنم
طبعم به گناه کرده عادت چه کنم
گویند کریم ما گناه می بخشد
گیریم که ببخشد از خجالت چه کنم.
به امید فرج
سلام علی آقا
ممنون که سر زدی
شعر قشنگی هم نوشتی ، جالب بود
بازم پیش ما بیا
موفق باشی
زندگی شاید...این لجنزاری باشه که ما توش زندگی میکنیم میدونی؟بعضی وقتها دلم میخواد که بیاد این قدر امدنشو میخوام که....بعضی وقتها حس میکنم دوره و بعضی وقتها نزدیک....کاش بیاد همین الان یه صلوات فرستادم برای اومدنش....
اهان راستی من با دوتا وبلاگ هام که اپ شدن منتظرتون هستم
سلام
ممنون که سر زدید
من آدرس یکی از وبلاگ های شما رو دارم ، وبه هر حال سر میزنم
موفق باشی